|
یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : fatemeh
عشقت را پنهان میکنی که مردانگیت خدشه دار نشود.. نظرات شما عزیزان:
ابتدا آغاز بکار وبلاگتان را تبريک ميگم و همچنين بايد وبلاگ خواندني و کار امد من در اين وبلاگ جاي تبليغات بنر و.....خالي ديدم شما ميتوند با من تماس بگيرين ومن براي شما ان هارو اماده کنم منتظرتونم شمارمم09390304934 امين دوست محمدي
ناشناس
ساعت1:00---28 مرداد 1392
کاش میشد لحظه ای پرواز کرد حرفهای تازه را آغاز کرد
کاش میشد خالی از تشویش بود برگ سبزی تحفه درویش بود کاش تا دل می گرفت و می شکست عشق می آمد کنارش می نشست کاش با هر دل دلی پیوند داشت هر نگاهی یه سبد لبخند داشت کاش لبخند ها پایان نداشت سفر ها تشویش آب و نان نداشت کاش میشد ناز را دزدید و برد بوسه را با غنچه هایش چید و برد کاش دیواری میان ما نبود بلکه میشد آن طرف تر را سرود کاش من هم یک قناری میشدم در تب آواز جاری میشدم آی مردم من غریبستانیم امتداد لحظه ایی بارانیم شهر من آنسو تر از پرواز هاست در حریم آبی افسانه هاست شهر من بوی تغزل میدهد هر که می آید به او گل میدهد دشتهای سبز ، وسعتهای ناب نسترن ، نسرین ، شقایق ، آفتاب باز این اطراف حالم را گرفت لحظه پرواز بالم را گرفت میروم آنسو تو را پیدا کنم در دل آیینه جایی وا کنم
|